کد مطلب:223742 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:132

دعوت بنی عباس
گفته شد كه شهادت حسین بن علی علیه السلام زمینه روحانیت و سیادت را برای علویین ثابت و مسلم كرد و از آن تاریخ حضرت سجاد علیه السلام و



[ صفحه 166]



وزرای آنها همه مورد احترام قاطبه مردم بودند و در مقام گرفتن رشته خلافت از دست بنی امیه برآمدند و خلافت جنبه سیاست محض پیدا كرد علویین و بنی فاطمه روحانیت محض و رعایت خالص دینی داشتند - بنی عباس از این موقعیت استفاده كرده گفتند ما احق و اولا بخلافت هستیم و با علویین همدست در انحلال حكومت اموی و سقوط دولت آنها شدند.

آغاز این فكر از جمعیتی شد كه در حمیمه (از اعمال بلقاء در شام است) جمع شدند و با سخنرانیها و حماسه های مهیج ابی هاشم بن محمد بن حنفیه علوی را كه بقول برخی از مورخین زعیم حزب كیسانی بود با محمد بن علی بن عبدالله بن عباس متفق نموده و یك وحدت نظری بین این دو دسته علویین و عباسیین رخ داد و در سقوط دولت سلیمان بن عبدالملك آل مروان همدست و و متفق گردیدند. [1] .

همینكه توافق علویین حاصل شد چون طرفداران بنی عباس قویتر بودند برای پیشوائی افراد خود فعالیت بیشتری كردند و جمعیتهای سری و احزاب مخفی شروع بدعوت مردم در خلافت بنی عباس كردند.

برای این كار 12 نفر از بزرگان اقوام خود را بشرح زیر:

1 - سلیمان بن كثیر خزاعی 2 - مالك بن هیثم 3 - طلحة بن زریق 4 - عمرو بن اعین 5 - عیسی بن اعین 6 - قحطبة بن شبیب طائی 7 - لاهز بن قریظ تمیمی 8 - موسی بن كعب 9 - قاسم بن مجاشع 10 - ابوداود خالدبن ابراهیم شیبانی 11 - ابوعلی هروی 12 - شبل ابن طهمان حنفی - عمران بن اسماعیل معیطی معین كردند كه شروع بدعوت كنند.

محمد بن علی نیز هفتاد نفر را مأمور كرد كه با تبادل افكار و اجرای اوامر آن 12 نفر نقیب شروع بدعوت كنند بدین ترتیب دعوت بنی عباس شروع شد و سخت بفعالیت افتادند و شروع بنوشتن نامه ها و فرستادن نماینده ها و دعوت كردند.


[1] عصر المأمون ص 82 ج 1.